مقاله ۱
موضوع: قبل از خلفت
قسمت سوم : جهت اعمال نیروی واکنش
بسمه تعالی
فرضیه آفرینش
همانطور که میدانیم در عالم خلقت هر نیرویی ضمن داشتن انرژی دارای جهت نیز هست، یعنی از نقطهای به نقطه دیگری نیرو انتقال مییابد. لکن شرایط در فضاگونه متفاوت است. در آنجا به دلیل عدم وجود مسافت (و تفاوت نقطه اعمال واکنش از نقطه ایجاد آن) هیچگونه جهتی برای نیروی واکنش وجود ندارد. این به نظر کمی عجیب و غیر قابل تصور میآید چرا که ما به عنوان موجودیتهای درون خلقتی همواره نیرو را با جهت آن شناسایی میکنیم و در واقع برای اندازهگیری نیرو نیز از جهت آن بهرهبرداری میکنیم و با مطالعه برایند نیرو و تصویر آن بر محورها که در تمام موارد متأثر از جهت نیروست به مقدار آن پی میبریم. دلیل اهمیت جهت نیرو تأثیر آن بر انتقال هر چه بهینهتر نیرو بر نقطه یا جسم مورد نظر است. مثال ساده در فیزیک و حتی اتفاقات روزانه آن است که مثلاً اگر میخواهیم جسمی را که بر روی چهار چرخ قرار دارد در جهت خاصی به حرکت درآوریم، برای هرچه بهتر اعمال کردن فشار بر آن طوری قرار میگیریم که نیروی وارده از ما بر جسم دقیقاً در راستای جهت حرکت مورد نظر باشد و هرگاه جهت اعمال این نیرو در راستای دیگری باشد تأثیرگذاری آن کاهش مییابد و یا جهت حرکت تغییر میکند و عملاً نیروی وارده به میزان مشخص تبدیل به انرژی دیگری مثل حرارت یا تغییر جهت اعمال نیرو میشود و الباقی مصرف حرکت جسم میگردد. در فضاگونه از طرف دیگر چون نه نقطه هدف برای نیروی واکنش از خود نیرو فاصله دارد و نه نیاز به جهت دارد نیروی واکنش ضمن عدم نیاز به جهت حرکتی (به دلیل عدم وجود حرکت) به طور کامل اعمال و در نتیجه به طور کامل نیز صرف کاری میشود که برای آن برنامهریزی شده است یعنی به پایان رساندن یک جهان هستی مشخص، اما به چه صورت ؟ …
تصور نیرو بدون جهت غیر ممکن است، لکن اگر بتوانیم درک کنیم که فضاگونه فاقد ماده یا انرژی است شاید بتوان آن را بهتر درک کرده و متوجه شد که نیرو چگونه بدون نیاز به جهت اعمال میشود . به مثال زیر توجه کنید. فرض میکنیم فضاگونه یعنی تاریکی محض و یعنی عدم وجود حتی یک فتون نور، یعنی فضای عاری از هر گونه موجودیتی. حال هرگاه در چنین فضایی کبریتی را روشن کنیم طبیعی است که قسمتی از محیط کاملاً تاریک روشن میشود و سپس با خاموش شدن کبریت تاریکی مطلق جایگزین نور آن میشود و دیگر اثری از نور باقی نمیماند. به نظر شما تاریکی مطلق در چه جهتی بر نور کبریت اعمال شد و فضای اشغال شده به وسیله فنونهای آن را پر کرد؟ آیا اصولاً جهتی وجود داشت ؟ مسلماً تاریکی مطلق به دلیل عدم وجود هیچ ماده یا انرژی فاقد جهت و حرکت است ولی با اتمام نور جای آن را پر میکند. فضاگونه هم مانند تاریکی مطلق فاقد همان یا حتی انرژی است و همان طور که در قسمت دوم هم اشاره شد یا استفاده از انرژی انبساطی (در عوالم با ابعاد مثبت) و انرژی انقباضی (در عوالم با ابعاد منفی) با استفاده از واکنش خود، عمل برعکس را انجام میدهد و باعث عدم موجودیت (هم زمان با موجودیت) آن عالم میشود.
اما دلیل این که در فضاگونه نیروی واکنش عملاً نیاز به جهت ندارد چیست؟ همان تاریکی مطلق را تصور کنید. فرض میکنیم که یک منبع آب به حجم یک مترمکعب داریم که در آن تاریکی مطلق وجود دارد. حال اگر مثلاً نیم مترمکعب از منبع را با آب پر کنیم چه اتفاقی میافتد؟ آیا تاریکی مطلق از آن سرریز میشود؟ حال اگر آب را خالی کنیم چه اتفاقی میافتد؟ آیا تاریکی مطلق مازاد وارد منبع میشود و یا تاریکی رقیقتری در منبع خواهیم داشت؟ مثلماً هیچ تغییری در تاریکی و میزان آن به وجود نمیآید و حتی اگر منبع را کاملاً با آب پر کنیم تاریکی سرریز نمیشود (اگر نور را مثال میزدیم اوضاع متفاوت بود و بسته به حجم تراکم فتون ما غلظت نور فرق میکرد ). دلیل ثابت بودن شرایط در تاریکی مطلق عدم وجود ما و انرژی در آن است، یعنی شرایط فضاگونه. چون فاقد ماده یا انرژی است همه دچیز را در خود جای میدهد و از خود محو میکند بدون تغییر و تفاوت به هیچ میزانی. زمانی که یک عالم خلقتی با ابعاد مثبت مثلاً در فضایی پر از آب ایجاد شود طبیعی است که به مقدار حجم آن عالم آب (از طرف دربرگیرنده عالم خلقتی) سرریز شود و یا اگر یک عالم خلقتی با ابعاد منفی خلق شود (که باعث ایجاد حجم و نه اشغال آن میشود) بنابراین به مقدار حجم آن، آب در ظرف دربرگیرنده پایین میرود تا بتوان حجم موجود آمده را پر کند، لکن فضاگونه فاقد ماده و انرژی است بنابراین هیچ تأثیری از خلقتهای متفاوت نمیگیرد و هیچ حرکتی در آن ایجاد نمیشود مثل تاریکی مطلق. اصولاً در فضاگونه چیزی وجود ندارد که بخواهد جابجا شود. حتی اگر میلیاردها عالم خلقتی همزمان در آن خلق شود هیچ تأثیری بر فضاگونه و مختصات آن ندارد، چرا که نه ابعاد دارد، نه حجم، نه ماده، نه انرژی و نه حتی موجودیت.
سؤال اصلی ما حال آن است که در چنین شرایطی یک عالم خلقتی چگونه ایجاد میشود و اصولاً نیروی ماده و انرژی لازمه برای تشکیل آن چگونه حادث میگردد و ابعاد آن چگونه ایجاد میشود؟